مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن
منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن
شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات
رو روبراه کن
معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من
تمام هفته مشغولم نمیتونم بیام
پسره زنگ میزه به پدر بزرگش میگه: معلمم یه هفته کامل نمیاد, بیا هر روز
بزنیم بیرون و هوایی عوض کنیم
پدر بزرگ که اتفاقا همون مدیر شرکت هست به منشی زنگ میزنه میگه مسافرت رو
لغو کن من با نوه ام سرم بنده
منشی زنگ میزنه به شوهرش و میگه: ماموریت کنسل شد من دارم میام خونه
شوهر زنگ میزنه به معشوقه اش میگه: زنم مسافرتش لغو شد نیا که متاسفانه
نمیتونمببینمت
معشوقه زنگ میزنه به شاگردش میگه: کارم عقب افتاد و این هفته بیکارم پس
دارم میام که بریم سر درس و مشق
پسر زنگ میزنه به پدر بزرگش و میگه: راحت باش برو مسافرت, معلمم برنامه
اش عوضشد و میاد
مدیر هم دوباره گوشی رو ور میداره و زنگ میزنه به منشی و میگه برنامه عوض
شد حاضر شو که بریم مسافرت...
الثلاثاء أكتوبر 12, 2010 12:32 am من طرف nOviA
» !دختر ها یا پسر ها؟
الثلاثاء أكتوبر 12, 2010 12:29 am من طرف nOviA
» فرشته ها زن هستند
الخميس سبتمبر 16, 2010 3:07 am من طرف htchero
» چطوری فکر دیگران رو بخونیم
الثلاثاء سبتمبر 14, 2010 2:45 pm من طرف Firegirl
» درباره امو
الإثنين سبتمبر 13, 2010 4:22 pm من طرف sniper.ir
» جک های دست اول
الأحد سبتمبر 12, 2010 3:54 am من طرف Firegirl
» بهترین موس
الأحد سبتمبر 12, 2010 3:29 am من طرف htchero
» کدام یک را دوست دارید؟
الأحد سبتمبر 12, 2010 1:54 am من طرف htchero
» زنجیر عشق
الخميس سبتمبر 09, 2010 1:58 pm من طرف shanb3h